من او

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اگه اخریش باشه........

    نظر

سلام

با نظری که سرای اندیشه داد تمام فکرهایی که برای پست بعدیم کرده بودم و از بین برد. راستی اگه این دم ،دم اخرم باشه چی ؟خیلی بهش فکر کردم بعد دیدم اگه مثل وریانا فکر کنم کاری خاصی نمی خواد انجام بدم اگه من هر دقیقه فکرکنم که این لحظه ،لحظه اخرم واقعا احتیاجی نیست که کار خاصی انجام بدم اگه من همیشه به یاد خدا باشم وکارام برای او باشه ،هیچ وقت (اگه دم اخرم باشه)دچار اضطراب نمی شم بازم ممنون از همه اونهایی که نظر دادن به خصوص سرای اندیشه ووریانا

چون خلقتم افریدی اول

اخر نگذاریم معطل

گر مرگ رسد چرا هراسم

کاین راه به توست می شناسم

ان مرگ نه باغ و بوستان است

کو راه سرای دوستان است

تا چند کنم ز مرگ فریاد

گر مرگم از اوست مرگ من باد

گر بنگرم ان چنان که رای است

این مرگ نه مرگ نقل جای است

از خوردگهی به خوابگاهی

وز خوابگهی به بزم شاهی

خوابی که به نزد توست راهش

گردن نکشم زخوابگاهش


خاطره مدرسه

    نظر

چندروز پیشا یکی ازدوستام اومده بود پیشم،ازمدرسش تعریف میکرد.میگفت یکی ازمعلماشون وقتی داشته از سختی درس ها حرف می زده به بچه ها گفته:الآن که ماه رمضونه،اگه می بینید روزه گرفتن به درستون لطمه وارد میکنه روزه نگیرید.نمی خوام بگم همیشه در هر شرایطی باید روزه گرفتا...نه،ولی به همین سادگی هم نباید از این امر گذشت.ما از این متاسف شدیم که دوستم گفت:بعضی از بچه ها فرداش که اومدند مدرسه گفتند:ما روزهامون رو باز کردیم.می خوام بگم چرا معلمی که باید الگوی بچه ها باشه، بچه ها رو به گناه بکشه؟البته قطعاً ایشون منظورشون این نبود که درس به روزه ارجحه واگر بخواهیم درس بخوانیم نباید روزه بگیریم.اما بعضی از بچه ها این گونه متوجه شدن.اگه یکی ازاون بچه ها توانایی روزه رو داشته باشه و با استناد به حرف آموزگارش دیگه روزه نگیره چی؟چه کسی حاضراست پاسخ اون دانش آموزانی رو که به بیان کسی که به اواعتماد دارند اعتما د کردند ودست از روزه داشتن کشیدندرابدهد؟روزه گرفتن امری است که خدایی که مارو آفریده وهرگز خواهان سختی کشین مانیست برما واجب کرده وفرموده:((اگر بدانید،روزه گرفتن برای شما بهتر است.))(سوره بقره،آیه 184).در کتاب اسرار عبادات حضرت آیت الله جوادی آملی(حفظه الله)مطالعه کردم که:
درست است که روزه گرفتن کمی طاقت فرسا است ولی شنیدن این آیه که می فرماید:((یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام...))خستگی روزه را از انسان بیرون می کشد.حال اگر ما به خداوند وکتابی که برای هدایت ما به خوبیها فرستاده ایمان داریم باید بدانیم هر عملی که خداوند بربندگانش واجب کرده هیچ12/17/2007 ضرری برای او ندارد.
ربنا اننا سمعنا منادیاًًینادیللایمان ان آمنوابربکم فآمنا.ربنافإغفر لنا ذنوبا کفرعنا سیئاتنا وتوفنا مع الابرار.
(
سوره آل عمران.آیه193)
التماس دعا

نوشته توسطمستانه

به درخواست یکی از دوستانم من وزندگی وبه دلیل نداشتن خاطره عبرت اموز از یکی از دوستانم کمک گرفتم البته پست بعدیم درباره اگه اخرین ماه رمضونتون باشه است


اگه این جوری شد.....

سلام

چند وقت پیش یکی از بچه ها گفت تا حالا فکر کردید اگه این ماه رمضون ماه رمضون اخرتون باشه اون وقت چیکار می کنیدخیلی بهش فکر کردم به یه نتایجی هم رسیدم اما دوست دارم اول بدونم که شماها چی کار می کردید اصلا کاری می کردیدیا نه البته اینم بگم که ما پول نداریم به شما اینترنت رایگان بدیم اما مشتاق شنیدن نظرای زیباتون هستیم

یه چیزی بگم امروز من یاد گرفتم چه جوری شکلک بیارم از بس غرور دارم از هیچکی نپرسیده بودم


به کجا چنین شتابان

    نظر

سلام

امروز عجب روزی بود چند وقتی بود که دوباره نوشتنم نمی اومداما امروز با خوندن مطلب سرای اندیشه دیگه بغضم ترکید دیگه طاقت نیاوردم سکوت کنم ننویسم اما بگم از امروز شبش که خواب موندیم از دعای خمسه عشر اخه دوسالیه که به لطف خداتوسط استاد( حفظه الله )هرنیمه شب تو ماه رمضون از اون دعا قشنگ ها می خونن بازم به لطف دوست مارا هم راه میدن البته  این برنامه مال نیمه دوم ماه که استاد بزرگوارمیومدن بوده اما امسال از اولش از این قبیل نفحات نسیبمون شده بریم سر خاطره امروزمون بعدشم رفتیم مسجد برای نماز صبح که یکی از بچه ها گفت سخن رانی سحر اقای نقویان رو گوش دادی گفتم نه گفتش ایشون میگفتن گناهها سه دسته هستن یک سریشون که ما خبر داریم ومعمولا هم توبه کردن های ما برای این قبیل گناها یک سری دیگه از گناها که ماخیلی بی تفاوت از کنارشون رد میشیم وانگار نه انگارفکر میکنیم که اینها اصلا گناه نیستن و یک سری دیگه از گناهاهم ..................

وظهرشم اقای نقویان درباره ماه رمضان صحبت می کردن و فرمودن خدا توی این ماه بنده هاشو بغل میکنه ومیگه خوش اومدید وای برمن با این همه بار وای  وای

 اما بعدش اومدن خونه اونم باحال زار که ما کجای کاریم هنوز خودم رو جمع و جور نکرده بودم که دل نوشته های سرای اندیشه دیگه تیر خلاصی رو بهم زدبا خودم مدام میگفتم به کجا چنین شتابان ببخشید دیگه تاب نوشن ندارم به دعا هاتون خیلی خیلی احتیاج دارم

التماس دعا


الرفیق ثم طریق

    نظر

سلام

یکی دیگه از سخنان استادم اینه که برای حرکت کردن به چیزهای زیادی احتیاج داریم که یکی از اونها رفیق،منم وقتی وارد این کلاس شدم سعی کردم اول رفیقم رو انتخاب کنم بعد شروع به حرکت کنم کلی رفیق پیدا کردم اما اونی که می فهمید حرفامو یکیشون بود البته من از بقیه هم کلی درس یاد گرفتم و بزرگ شدم اما این اخری اون ناگفته هام رو می فهمید منظورم را از حرفام اون چیزی که می خواستم بگم برداشت میکرد نه اونی که خودش می خواست اما به قول بچه ها زینب پراین بار رفت تا به مسیری که دو سال براش زحمت کشیدیم اگه بگم خون دل خوردیم تا یاد بگیریم درست وزیبا پربکشیم کم گفتم هر جایی که میرفتیم تا سخن ازپر میشد خوب گوش میدادیم نکنه نکته ای از قلم بیافته بعد ش میشستیم برای تحلیل اون حرفها ببینیم کدومش درسته کدومش نه چه دوران زیبایی بودهر جا اگه به سوالی چیزی بر می خوردیم که دیگه براش جواب نداشتیم قرعه کشی می کردیم کی به استاد زنگ بزنه بپرسه تازه بعدشم کلی تحلیل می کردیم وا قعا یادش بخیرم

مشهدی که باهم رفتیم بیشتر ادم های اونجا پر کشیده بودن با همشون حرف میزدیم از چه طوری پر کشیدنشون رمز زیبا پر کشیدنشون بعدشم تحلیل این که اگه خواستیم پر بکشم ما چه طوری پر بکشیم

یه روز به استادم گفتم من الرفیق ثم طریقم و ازدست دادم فقط نگام کرد و هیچی نگفت نفهمیدم منظورش راولی سعی میکنم بفهمم

امیدوارم باهم دیگه خوشبخت بشین                هرکجا هست خدایا به سلامت دارش            (امین)