گم شدم
سلام
چقدر خسته ام نمیدونم تا حالا این جوری شده اید یا نه نمی تونم فکرم رو جمع کنم باورتون نمیشه الانم که دارم مینویسم بیشتر از سه چهار بار پاک میکنم و مینویسم انگاری اصلا نمیتونم به یک چیز فکر کنم شش تا مطلب نوشتم که اونم فقط خودم می فهمم اینقدر از این شاخه به اون شاخه میشم که نگو ونپرس بازم ابن خوبه که میتونم بنویسم یه عالمه از حرفا و فکرام و که اصلا نمیتونم بنویسم یکی از مطالبم درباره سفر قمم یکی در باره مسجدو کلیسا یکی گریه های یه مادرو وووووووو
وای که چقدر سخته که ادم نتونه مطلبش و ساده وروان بگه خلاصه وپر محتوا بگه اسمونی بگه یا مثل هزارتا وبلاگ دیگه که هر کدوم هزارتا قشنگی دارن باشه اخ که دلم می خواد حرفام و..........
خلاصه این که بین فکرام گم شدم ابشاالله که هیچ وقت به این حال نیافتید
هم اکنون نیاز مند کمک شما هستم سازمان کمک یه اماترهای فکرنامنظم