سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من او

صفحه خانگی پارسی یار درباره

خواب پدر استاد

    نظر

سلام

چند روز پیش یه خواب دیدم،خواب پدر استادوایشون فوت کردن.البته خواب بود؛اما توش کلی درس بود

خواب دبدم پدر استاد توی شهرکمون اومده و سخن رانی میکنه،همه اهالی شهرک بودن ایشون اولش از اون دنیا می گفتن بعدش شروع کردن به نصیحت کردن دلم می خواد ازنصیحتاشون بنویسم

ایشون می گفتن لازم نیست یه کار بزرگ کنید همین کارایی که داری انجام میدید رودرست انجامش بدید می گفتن نخواهید قدم های بزرگ بردارید بعدش ازنفس بیافتید سعی کنید اروم برید اما همیشه برید سعی کنید توی را ه باشید نمی خواد خود کشی کنید برای زود تر رسیدن این دنیا هر کس و بر اساس تلاشی که کرده می سنجن

راستش زیاد یادم نمیاد اما یادمه

یکی از خانوم های شهرک از اتفاقی که جدیداپیش اومده بود می گفت و ایشون گفتن نگران نباشید یه جور دیگه بهتون میده شما تو راهش بمونید اون میده فقط تلاش کنید بمونید و اشتباهی سرتون به چیزای که توش خدا نیست گرم نشه

یه چند روزیه که دارم به حرفاشون فکر میکنم، چند روزیه همین جور خواب می بینم اونم از این قشر خوابا البته خوابه اما یه جورایی ترسم بیشتر شده نکنه از راهش بیام بیرون سعی کردم ................ بی خیال امید وارم نصحت های ایشون اویزه گوشم بشه برام ملکه بشه

برام دعا کنید

راستی توی گفتن خوابم یک مقدار تو کلام پدراستاد تصرف کردم اخه عین جملاتشون یادم نمیومد

یا علی مددی