سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من او

صفحه خانگی پارسی یار درباره

گریه ها ی یه مادر

    نظر

سلام

چند وقتی بودکه دلم می خواست از دل تنگی های یه مادر بنویسم از گریه ها وغصه های یه مادراز قلب دردها و سرافکنده شدن های یه پدر از جریحه دار شدن غرور یه پدر از درد ودل کردنهای یه مادر با فرزند دیگرش ازدل مشغولی های یه پدر از اینکه با فرزندش چه کند واما از اون فرزند دیگر که برای تسلای دل مادر مدام بگوید درست میشود اقتضای سنش است و برای ترمیم غرور پدر فرزند را با بچه های دیگه که کارهای نازیبا انجام میدهند مقایسه کند و مدام بگوید ببین خدا رو شکر کن هنوز این کارها رو انجام نداده وخود این فرزنداو از ترس این که کسی حرف های او را نفهمد دیگه حرف نمیزند و سکوت را انتخاب کرده

اما با همه غصه ها دردهایش حالا کسی رو دارد که اگر بگوید لحظه ای تنهایت میگذارم دق میکند و اگر زود به زود به خواسته هایش جواب مثبت دهد غصه هایش صد چندان میشود و او به امید این که روزی عاشقش شود زندگی میکند

به امید عاشق شدن همه

ای سرو ناز حسن که خوش میروی بناز

عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نیاز

اگر چه مست و خرابم تو نیز لطفی کن

نظر برین دل سر گشته خراب انداز